×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

نرگس مست

خواهم تو شوی محبوب دلم

× چه تلخ است با بغض بنویسی! با خنده بخوانند......!
×

آدرس وبلاگ من

nargesemast.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/gandom joon

?????? ???? ?????? ???? ???? ?????? ??? ??? ????? ??????

مرگ عشق


عشق من....امید من....قلب من...تمام شادیهای زندگی من در لحظه ای کنار تو بودن خلاصه میشود،با تو بود که معنی عشق و دوست داشتن را تجربه کردم،در کنار تو معنی گذشت و ایثار را فهمیدم،وقتی تو بودی غرور و خودبینی برایم معنی نداشت چون تمام وجودم سرشار از عشق تو بود هرچند تو هیچ وقت دوست داشتنم را باور نکردی....صداقتم را ... عشقم را،اما زمان به تو ثابت خواهد کرد که تو بت من بودی "می پرستیدمت"قلبم،زندگیم،وجودم...همه و همه مال تو بود اما تو نمی دیدی...عشق من دوستت دارم...دوستت دارم و تا ابد عاشقتم
اما
........


دیگر برنگرد،میخواهم با خاطرات شیرینی که با تو داشتم زندگی کنم،میخواهم همانطوری که در قلب و روحم نفوذ کرده بودی تورا به خاطر بیاورم نه آن طوری که الان هستی شکسته و داغون من عاشق غرورت بودم...عزیزم روزهای خوشم با تو بیشتر از اونی بود که زخم زبونات و تهمت هات بتونن عشق تو رو تو دلم کمرنگ کنن...من تورا با همان خوبیها به خاطر می آورم،بدیها فراموش شدن از زمانی که خودم قصه مردنت را برای دلم تعریف کردم عزیزم برگشتنت محال است چرا که تو تمام پل های پشت سر را خراب کردی و راه عبوری نگذاشتی...مدتهاست که دلم رو گول میزنم،طفلک برای مردنت کلی عزاداری کرد!

برایت آرامگاهی ساختم از جنس عشق و تمام خاطرات شیرینی را که با تو داشتم به در و دیوارش آویختم...هر روز به دیدارت میایم نگاهت میکنم و برای روزهای بی تو بودنم اشک میریزم، باورت نمیشود هنوز از نگاه کردن به عکست لرزه در دلم می افتد از خود بی خود میشوم و در خیالم تو مرا در آغوش میگیری و جانم را به آتش میکشی!کاش کمی باورم داشتی تا برای همیشه کنارت می ماندم کاش با حرفهای تلخت مرا از خود نمی راندی...باز اشک میریزم و مرور میکنم خاطرات به ظاهر تلخ اما شیرینمان را....حق داری عشق من،دوستی و عشقی که من از اون حرف میزدم این روزها دیگه وجود نداره،این روزا عشق واقعی واسه افرادی مثل تو خنده دار به نظر میرسه،لیلی و مجنون افسانه است،عشق فقط تو قصه هاست،پس بگذار عشق من و تو هم بره تو همون قصه ها،من و تو برای با هم بودن جای اینکه با سرنوشت بجنگیم با همدیگه جنگیدیم و سرنوشت را دست کم گرفتیم تا اینکه از هم جدا شدیم و سرنوشت پیروز شد.هیچ کدام برای ادامه این عشق تلاش نکردیم و گفتیم قسمت نیست!!!


برایت سنگ قبری ساختم از همان غروری که برایت زیر پا گذاشته بودم ....همان صداقتی که برای گفتن دوستت دارم از لبانم خارج میشد و تو هیچ وقت آن را باور نکردی....کاش میتوانستم قلبم را بشکافم و درونش را به تو نشان دهم که عشق تو روی تمام مویرگهای قلبم حک شده و جایی برای عشق دیگری وجود نداره ،حتی به اندازه یک سوزن جا نیست ....من قلبم را به تو هدیه دادم اما تو...!


گنبدی ساختم با همه احساسم به تو که هر جنبنده ای را از خود بیخود میکند عشق من!
چطور بر میگردی..؟!مگر مرده زنده میشود؟؟وقتی تو رفتی سرنوشت دیگری را برای خودم رقم زدم،دست و پایم را به ستونهای مرگبار زندگی ام زنجیر کردم تا هیچ مردی را نبینم...عمرم را.....هستی ام را....غرورم را.....عشقم را....همه را فدا کردم و به قیمت گزافی به سرنوشتم فروختم تا فقط بتوانم زنده بمانم،دیگر هیچ نیستم در مانده و عاشقی خیالی ام....تنها دلخوشی ام پر کشیدن به مزار تو و در سوگ تو گریستن است و در انتظار لحظه ی دیدار،لحظه ای که مرگم فرا رسد و شاید در جهانی دیگر تو را در آغوش بگیرم،ای تمام " آرامشم "زندگی برای اثبات عشقم به تو تاوان سنگینی از من گرفت ومرا به سوگ نشاند...تاوانی که فقط با مردن میتوانم آن را پس بگیرم...تو را از من گرفت و تا زمانی که زنده باشم نمیتوانم با تو باشم،گفتی برو سراغ زندگیت....رفتم اما زندگی مرا در بند کرد بندی که تو برایم بافتی....و هر روز قفسم را تنگ تر و تنگ تر میکند تا روزی که عمرم به پایان برسد..... بدون تو دیگر خوشی بر من حرام است...لبخند بر روی لبانم یخ بسته است....منتظرم بمان عشقم خواهم آمد،این دنیا برای ما نیست...این دنیا برای عاشقان ارزشی قائل نیست.....این دنیا دار مکافات است....اینجا عاشقان چاره ای جز مردن ندارن.....عشق من تحمل کن خواهم آمد......

گندم




شنبه 15 دی 1391 - 7:13:52 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://donyayeman.gegli.com

ارسال پيام

دوشنبه 24 دی 1391   3:59:46 PM

ashk mirizam bar mazare eshghi az dast rafte,eshghi k dar ghalbe man javid xahad mand har chand ke to anra faramush karde v az yad borde bashi.

http://nadi.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 15 دی 1391   7:27:23 PM

Likes 1

آدم هایی که بجای فریاد،سکوتـــــــــ می کنند،

بالاخره روزی بجای صبرکردن،

در را باز می کنند و می رونـــــــــــــــــد

می روند و خودشان را گــــــــــــــــم می کنند

تا دیگر نبینند

تا دیگر دیده نشوند،

می خواهند از یاد همه بروند

یادشان برود روزی " او" هم در زمین زندگی کرده است

و دلخوش این که شاید " کسی" در پی اش باشد

اما یادش می رود

اینجا زمین است رسم آدم هایش عجیب است

اینجا گم که مى شوى

به جاى اینکه دنبالت بگردند فراموشت مى کنند.

http://nadi.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 15 دی 1391   7:26:39 PM

Likes 1

آخرین مطالب


ای کاش یکی بیاید که وقت رفتن ......نرود!!!!


سکوت


رفت


زود رفتی گلم


تولدت مبارک داداشی جونم


سرنوشت


بسوز ای شمع


بزن زیر گریه


برادرم


به یکجایی از زندگی میرسی که


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

77071 بازدید

11 بازدید امروز

3 بازدید دیروز

151 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements